گیربکس SEW چیست؟

گیربکس SEW یک نوع گیربکس صنعتی است که توسط شرکت SEW-Eurodrive تولید می‌شود. SEW-Eurodrive یکی از تولیدکنندگان معروف تجهیزات حرکتی و اتوماسیون صنعتی است و محصولات آن از جمله گیربکسها در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. گیربکس SEW برای انتقال قدرت و تغییر سرعت در سیستم‌های مکانیکی استفاده می‌شود. این گیربکسها شامل مکانیزم‌های داخلی و قطعات متحرکی هستند که باعث تغییر نسبت دوران و افزایش گشتاور خروجی می‌شوند. طراحی گیربکس SEW معمولاً به گونه‌ای است که بتواند با سرعت و گشتاور مختلف کار کند و به موتورها و ماشین‌آلات در صنایعی مانند صنعت خودروسازی، صنعت معدن، صنعت فولاد و صنایع غذایی قدرت و عملکرد مورد نیاز را انتقال دهد. گیربکس SEW می‌تواند انواع مختلفی داشته باشد، از جمله گیربکس‌های دنده‌ای (همچون گیربکس هلیکالی، گیربکس مارپیچی، گیربکس موازی و...) و گیربکس‌های توربینی. هر کدام از این نوع گیربکسها ویژگی‌ها و کاربردهای مختلفی دارند و بسته به نیازهای سیستم مورد استفاده، گیربکس مناسبی انتخاب می‌شود. به طور کلی، گیربکس SEW یک تجهیز صنعتی مهم است که در انتقال قدرت و تغییر سرعت در سیستم‌های مکانیکی به کار می‌رود و برای صنایع مختلف انتخاب می‌شود

خلاصه داستان فیلم اسپایدر من

تیم سازنده Spider Man: Across the Spider Verse - Part One اعلام کرده است که این انیمیشن، مخاطب را به یک ماجراجویی بزرگ می‌برد. دو شخصیت بزرگ پشت ساخت این سری از انیمیشن‌های مرد عنکبوتی بوده‌اند: کریستوفر میلر و فیل لرد. این دو شخصیت کلیدی مهم‌ترین مهره‌های پس زمینه در ساخت مجموعه اسپایدر ورس هستند و پیش از اینکه قسمت اول این سری انیمیشن به نمایش در بیاید، ایده قسمت‌ دوم آن را هم با سونی مطرح کرده بودند. سونی درباره Spider-Man: Across the Spider-Verse اعلام کرده که این انیمیشن قرار نیست خیلی سریع وارد شبکه‌های آنلاین یا اکران خانگی شود و مدتی، اکران سینمایی اختصاصی خواهد داشت. به عقیده افرادی که از روند ساخت این انیمه آگاهی دارند، این قسمت تجربه ویژه‌ای برای افرادی خواهد بود که به مرد عنکبوتی و کاراکترهای پیرامون او علاقمند هستند.

نقد فیلم استخراج ۲ (Extraction 2)

 

فیلم Extraction در سال ۲۰۲۰ از طریق نتفلیکس منتشر شد و به طور غیرمنتظره‌ای به موفقیتی جذاب و قابل توجه دست یافت. این فیلم که به طور کامل با اکشن پر ماجراجویی باری بود و سکانس‌های بدون بریدگی جذابیت خاص خود را برای علاقه‌مندان به ژانر اکشن به ارمغان آورد، توانست بدون هیچ تعجبی تأیید و قبول داشته شود که دنباله‌ای از آن تولید شود. حالا، پس از مدتی انتظار، فیلم Extraction 2 توسط نتفلیکس منتشر شده است و در این قسمت، تایلر ریک که در قسمت اول با دشواری به جان سالم درآمد، به عنوان یک مزدور بلک اوپس بازگشته است تا یک مأموریت مرگبار جدید را انجام دهد.

وظیفه او این است که یک خانواده زخمی و آسیب دیده را از زندانی در گرجستان، که توسط یک گروه گانگستری بی‌رحم و بسیار خطرناک اداره می‌شود، نجات دهد و در این بین، آن‌ها را ابتدا از زندان و سپس از این کشور خارج کند. طبق نمایش‌های فیلم، در این قسمت، بزرگ‌ترین سکانس‌های اکشن را خواهیم دید، اما علاوه بر این، فیلم Extraction 2 توانسته است موفقیت قسمت اول را تکرار کند و حتی به آن اضافه‌ای ارزشمند ببخشد. البته، پس از موفقیت یک فیلم و اعلام ساخت دنباله آن، بسیاری نگران هستند که سازندگان فقط با گسترش فرمول اصلی، یک اثر تکراری و کم‌ارزش را خلق کنند.

فیلم به شروع بازگشت تایلر ریک به زندگی خود آغاز می‌شود، و پس از یک مقدمه‌ای درباره آماده‌سازی این شخصیت و نمایش هدف جدید او، با معرفی شخصیت ادریس البا روبرو می‌شویم که ظاهراً در آینده مجموعه نقش مهمی خواهد داشت. با این حال، پس از آغاز نسبتاً آرام فیلم، به سرانجام شاهد شروع صحنه اکشن اصلی و بارز فیلم هستیم، که مدت ۲۱ دقیقه بیشترین توجه و پیچیدگی را در بر دارد و بارها به ما اطلاع داده شده بود. در نهایت، قرار است ببینیم چگونه این صحنه هیجان‌انگیز پیاده‌سازی شده و ما را درگیر خود کند.

فیلم Extraction 2 به‌طور کلی به انتظارات بیننده عمل می‌کند و به نمایش گذاشتن صحنه‌های اکشن پرهیجان تمرکز می‌کند که نسبت به قسمت اول، بیشتر از نظر وسعت و خشونت پیشرفت کرده است. همچنین، در این فیلم شاهد افنجارهای گسترده‌تری نیز هستیم. اگرچه در ابتدا وعده داده شده بود که یک صحنه با مدت زمان ۱۴ دقیقه را خواهیم دید، اما در واقع، ما شاهد یک صحنه بسیار طولانی و دیوانه‌وار هستیم. در قسمت اول، صحنه‌ای با مدت زمان تقریبی ۱۲ دقیقه داشتیم، اما در این باره، ما شاهد یک صحنه بسیار طولانی‌تری هستیم که به‌همراه خود ریسک بالایی در اجرای آن وجود دارد.

نقد فیلم بو ترسیده Beau Is Afraid

 

فیلم بو ترسیده، سومین فیلم بلند از کارگردان آری آستر، به‌تازگی منتشر شده است و قابل تماشا می‌باشد. این فیلم داستان بو را به تصویر می‌کشد که توسط بازی واکین فینیکس اجرا شده است. بو، یک پیرپسر است که همواره با اضطراب دست و پنجه نرم می‌کند و در یک محله کثیف و جنایت‌زده زندگی می‌کند. او قبل از تولد، پدر خود را از دست داده و زیر نظر مادرش بزرگ شده است.

بو ترسیده، در واقع نسخه بلند و پرداخت شده‌ی فیلم کوتاهی است که آری آستر در سال ۲۰۱۱ ساخته بود. در آن نیز، بو در روز سالگرد درگذشت پدرش به خانه‌ی مادری برمی‌گردد و دزدیده شدن دستکش و اتفاقات دیگر باعث تعویق این خواسته می‌شوند.

از همان سکانس آغازین، موقعیت برای ما شرح داده می‌شود. بو در اتاق روان‌کاوش قرار دارد. فیلم در ابتدا نشانه‌هایی را برای مخاطبان فراهم می‌کند تا رابطه بو با مادرش قابل فهم شود. در همان لحظه که بو در اتاق روان‌کاوش به گوشی زنگ می‌خورد، او در مرددی قرار دارد که آیا جواب تماس مادرش را بدهد یا خیر.

توصیفی که روان‌کاو ارائه می‌دهد نیز در این بین بسیار مهم است. مجدداً به چاهی اشاره می‌شود که در گذشته آب ناسالمی داشته است. پیغام صوتی از مادر، به بو کمک می‌کند تا هویت خود را شناسایی کند. تأکید چندباره مادر در پایان پیغام بر "دوست‌داشتن" بو، ممکن است نشانه‌ای از کنترلی باشد که او بر او دارد. این نوع کنترل، نوعی از حس عذاب وجدان را برای بو به همراه می‌آورد. بو احساس گناه می‌کند که مادرش نیست و یا چند ماهی است که به او سر نزده است.

پیشتر، در سکانس مقدمه، جایی که شاهد لحظه به دنیا آمدن بو هستیم، به اختصار به یک مشکل در لحظه تولد او اشاره می‌شود. واکنش‌های مادر نیز بسیار قابل توجه است. سؤال‌ها و نگرانی‌های پی‌درپی او در این لحظه، اولین نشانه‌های همان کنترل‌گری است که درباره آن صحبت کردیم. مادر سؤال می‌کند که چرا بو گریه نمی‌کند یا نفس نمی‌کشد و سایر موارد مشابه. این سکانس، به‌طور جداگانه از پرداخت کوتاه و گذرا به شخصیت مادر، احتمالا به مشکلی اشاره گذرا در شخصیت بو از آغاز زندگی او است.

محله‌ی زندگی بو، جایی که به‌صورت مستقیم بعد از سکانس روان‌کاوی با آن روبرو می‌شویم، بسیار جالب‌توجه است. این محله پر از ناهنجاری‌های اجتماعی است و مملو از شخصیت‌ها و کاراکترهای عجیب و غریب و رخدادهای غیرعادی است. تصویری دژستانی از شهر. تصویری که در ادامه با ورود بو به آپارتمان محل زندگی خود، کامل و جامع‌تر می‌شود. ساختمانی کثیف و نیمه ویران و ارزان در چنین محله‌ای، با منابع کم و مشکلات فراوان. می‌توان گفت این تصویر غیرمعمول از محیط زندگی بو، نشانگر ذهنیت او نیز است. یک ذهنیتی که در مقابل هرچیزی اضطراب و ترس دارد و نمی‌تواند به هیچ چیزی اطمینان کند.

نقد فیلم سریع و خشن 10 (Fast X)

 

مجموعه فیلم سریع و خشن را می‌توان یکی از پرطرفدارترین مجموعه‌های اکشن در چند سال اخیر هالیوود دانست. این مجموعه تقریبا بیش از دو دهه است که شاهد ساخت قسمت‌های جدید آن هستیم و به نظر نمی‌رسد به زودی به پایان برسد. اما پس از فیلم Furious 7 که به عنوان پایان خط داستانی اصلی این مجموعه اکشن در نظر گرفته شد، یونیورسال و تیم بازیگران همچنان ادامه ساخت فیلم‌های سریع و خشن را دنبال کردند و حالا نوبت به فیلم Fast X رسیده است تا دوباره ما را به دنیای صحنه‌های اکشن بی‌منطق خود ببرد!

فیلم سریع و خشن 10 با یک صحنه فلش‌بک جذاب آغاز می‌شود که در آن به اتفاقات فیلم Fast Five در برزیل باز می‌گردیم. در این فلش‌بک، متوجه می‌شویم که هرنان ریز، شخصیت منفی فیلم، دارای یک پسر به نام دانته با بازی جیسون موموآ بوده است. حالا، ۱۰ سال بعد از آن اتفاقات و زیر نظر خانواده دومینیک تورتو، وی قصد دارد انتقام مرگ پدرش را بگیرد. اما آیا مجموعه سریع و خشن با قسمت دهم توانسته به مسیر گذشته خود بازگردد یا داستان دو قسمت قبلی را دوباره تکرار کرده است؟

ممکن است شنیده باشید که وقتی زمانش فرا رسید، باید تمامش کنید. این موضوع برای یک مجموعه نیز صدق می‌کند. زمانی که احساس می‌کنید به یک چرخه تکراری و بی‌انگیزه وارد شده‌اید و دیگر ایده و انگیزه‌ای برای ادامه دادن ندارید، باید به آن پایان دهید. حالا مجموعه سریع و خشن نیز با این وضعیت مواجه شده است. سازندگان نه از خیر سود قابل‌توجه این مجموعه اکشن می‌گذرند و نه تصمیمی برای خاتمه دادن به آن دارند

متن زیر را بارنویسی کنید اما مشکل دقیقا کجا است؟ مجموعه سریع و خشن با قسمت هفتم رسما خاتمه یافت و عملا از نظر داستانی چیز بیشتری برای گفتن وجود نداشت. اما در هر حال وقتی از یک مجموعه پرفروش صحبت می‌کنیم، آخرین گزینه قطعاً پایان دادن زودهنگامش، درست پس از این است که این فیلم‌ها تبدیل به ماشین چاپ پول شده‌اند. مشخصاً زمانی که من به عنوان بیننده، به تماشای این فیلم‌ها می‌نشینم، دنبال یک اکشن واقع‌گرا نیستم و بدون شک دیگر می‌دانم که باید با غیرمنطقی‌ترین و عجیب‌ترین اکشن ممکن مواجه باشم.

مشکل اصلی در این متن، نادیده گرفتن استانداردهای ادبی و ساختاری است. جملات بیشتر از حد طولانی هستند و از تنوع و تناسب واژگانی کافی برخوردار نیستند. همچنین برخی از عبارات به طور دقیق نوشته نشده‌اند. برای تقویت متن، باید به قواعد گرامری، ساختار جملات، انتخاب واژگان مناسب و رعایت تناسب و جریان منطقی جملات توجه کرد

متن زیر را بازنویسی کنید اما هر چیزی یک تاریخ مصرفی دارد و تاریخ مصرف این مجموعه هم رو به انقضا است. فیلم Fast X می‌خواهد با سر زدن به گذشته داستان جدیدی را ایجاد کند که بتواند دوباره مجموعه را به روزهای خوبش بازگرداند. بدون شک اینکه ممکن است یک دشمن از گذشته دومینیک تورتو وجود داشته باشد و منتظر یک لحظه مناسب برای ضربه زدن به او و خانواده‌اش است، می‌تواند ایده خوبی و جالبی باشد. اما با شروع اتفاقات فیلم کم کم متوجه می‌شویم که دانته که حکم جوکر را دارد، صرفاً قرار است در ظاهر شخصیت شرور جذابی باشد و نه بیشتر و نه کمتر.

در این متن، تعدادی اصطلاح و عبارت نامناسب استفاده شده است. علاوه بر این، برخی جملات بیش از حد طولانی هستند و بهبود در ساختار و جریان جملات نیاز دارند. همچنین، برخی واژگان و عبارات مبهم بوده و مطلوبیت ادبی کافی را ایجاد نمی‌کنند. برای تقویت متن، باید به اصول ادبی، روان‌نویسی، تنوع واژگانی و ساختار جملات توجه کرد

کاربرد گیربکس حلزونی sewچیست؟

 

 

گیربکس حلزونی مارک "SEW" یک نوع گیربکس است که از حلزون و چرخ دندانه‌دار تشکیل شده است. این نوع گیربکس برای انتقال گشتاور و سرعت بین دو محور متقابل استفاده می‌شود. مزیت اصلی استفاده از گیربکس حلزونی "SEW"، تقویت گشتاور و کاهش سرعت است. با استفاده از حلزون و چرخ دندانه‌دار، گشتاور ورودی افزایش می‌یابد در حالی که سرعت خروجی کاهش می‌یابد.

گیربکس حلزونی SEW عموماً در صنایع مختلفی مانند صنایع ساختمانی، صنعت خودروسازی، صنایع غذایی و پردازش، صنعت معدن، صنعت پتروشیمی و صنایع تولید انرژی استفاده می‌شود. این گیربکس به دلیل عملکرد قوی و دقت بالا در انتقال نیرو و سرعت، مقاومت در برابر بار سنگین و قدرت انتقال گشتاور بالا، برای کاربردهایی که نیاز به قدرت و دقت است، بسیار مناسب است.

گیربکس‌های حلزونی، یکی از انواع گیربکس‌های صنعتی هستند که به دلیل ساختار ساده و ابعاد مناسب، در صنایع مختلف کاربردهای گسترده‌ای دارند. این نوع گیربکس، از یک چرخ دنده و یک مارپیچ تشکیل شده است که با زاویه ۹۰ درجه به یکدیگر متصل می‌شوند. این زاویه و شکل نهایی گیربکس حلزونی باعث شده است که کاربرد آن بسیار متنوع باشد و قابلیت استفاده در فضاهای مختلف را داشته باشد. گیربکس‌های حلزونی گاهی به عنوان گیربکس ۹۰ درجه نیز شناخته می‌شوند. این نوع گیربکس، علاوه بر قابلیت برگشت‌پذیری، قابلیت قفل‌شدن نیز دارد که کاربردهای آن را گسترش می‌دهد. همچنین، گیربکس‌های حلزونی به صورت متنوع در بازار عرضه می‌شوند و در ادامه این مقاله، ما درباره آن‌ها و همچنین کاربردهای مختلف گیربکس حلزونی بیشتر بحث خواهیم کرد.

الکتروموتور تک فاز چیست؟

 

الکتروموتور تک فاز یک نوع الکتروموتور است که برای عملکرد آن تنها از یک فاز برق استفاده می‌شود. در این نوع الکتروموتور، جریان الکتریکی در یک فاز برق تأمین می‌شود و نیازی به سه فاز نیست. الکتروموتورهای تک فاز در برخی از کاربردها که نیاز به قدرت کمتری دارند، مانند خانگی و کاربردهای کوچک صنعتی استفاده می‌شوند. آنها برای انتقال قدرت و تولید حرکت مکانیکی در دستگاه‌هایی مانند پمپ‌ها، فن‌ها، کمپرسورها و ماشین‌آلات کوچک مورد استفاده قرار می‌گیرند.

الکتروموتور تک فاز، یکی از انواع مهم موتورهای القایی است که در صنایع مختلف استفاده می‌شود. این موتورها براساس نوع و کاربردشان به چندین دسته تقسیم می‌شوند، اما موتورهای تک فاز و سه فاز از جمله پرکاربردترین آنها هستند. برای استفاده از این نوع موتورها، نیاز به دانش فنی مناسب در زمینه مدارهای الکتریکی و عملکرد آنها وجود دارد.

الکتروموتورهای القایی، نوعی موتور الکتریکی هستند که انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل می‌کنند. این تبدیل انرژی توسط سیم‌پیچ‌های موتور و پره‌های چرخشی آن اتفاق می‌افتد. برای بهره‌برداری بهتر از این موتورها، آشنایی با روش کار و مدارهای الکتریکی مربوطه ضروری است.

نقد فیلم افسونگر (Hypnotic)

فیلم هیپنوتیک، به بازی بن افلک، داستان یک کارآگاه را به تصویر می‌کشد که در تعقیب رمز و رازی مربوط به گم شدن دخترش است. او در عین حال درگیر یک برنامه امنیتی دولتی قرار می‌گیرد و در طول تحقیقات خود به سراغ یک سری از سرقت‌های باورنکردنی و پیچیده می‌رود. فیلم Hypnotic با ایده‌ای جذاب از ابتدا به هدف جذب علاقه‌مندان به فیلم‌هایی مانند ماتریکس و Inception می‌رود و قصد دارد با مرزهای واقعیت و خیال رو به رو شود. اما آیا واقعا موفق شده است ما را با توئیست‌های خاص خود مبهوت سازد و به اندازه انتظاراتمان راضی کند؟

فیلم به طرزی جذاب با جلسه‌ای در حوزه روان‌شناسی آغاز می‌شود. در این جلسه، شخصیت اصلی داستان تلاش می‌کند تا ارتباطی بین گم شدن دخترش و ناپدید شدن اثری از او پیدا کند. با سرعتی شگفت‌انگیز، ما شاهد یک سرقت بانکی می‌شویم که به شکلی بسیار عجیب و غیرقابل تصور رخ می‌دهد. فیلم به سرعت به بیننده نشان می‌دهد که شخصیت‌ها در داستان وجود دارند که توانایی تحت تاثیر قرار دادن دیگران را دارند و می‌توانند آنها را به انجام کارهایی مانند قتل همکارانشان یا سرقت از بانک ترغیب کنند

فیلم Hypnotic، با وجود شروع جذابی که دارد، در حالی که تلاش می‌کند داستان خود را به ما نشان دهد، همزمان با آن مشکلات خود را نمایان می‌سازد. همانطور که پیشتر اشاره کردم، فیلم بیشتر شبیه به آثاری مانند ماتریکس است و بیننده به سرعت متوجه می‌شود که دنیایی که در آن اتفاقات فیلم رخ می‌دهد، واقعیت نیست و در دستان خیال شخصیت اصلی قرار دارد، یا شخصیت‌ها قدرت سفر به ابعاد دیگر را دارند. اما این مسئله تا حد زیادی ناامیدکننده است. هرچند شخصیت شرور داستان، همچون یک ترمیناتور، به دنبال بن افلک است، اما در همان زمان، ما شاهد صحنه‌هایی از آثار مختلفی هستیم که برای ما آشنا هستند.

به نظر می‌رسد سازندگان فیلم تصمیم گرفته‌اند تا با الهام از هر فیلمی که در ذهن خود دارند، فیلم افسونگر را به جلو ببرند. در بخشی از فیلم می‌توانیم الهام‌بخشی از ماتریکس را مشاهده کنیم و در بخشی دیگر شاهد ارجاع به فیلم Inception هستیم. حتی می‌توانید ارجاع به فیلم World War Z را نیز مشاهده کنید. اما آیا این پایان کار است؟ پاسخ منفی است و بسیار زود بیننده می‌تواند متوجه شود که در واقع شاهد شخصیتی کامل و یکپارچه از فیلم نیستیم و فیلم با استفاده از الهام از آثار مختلف، کار خود را پیش می‌برد.

فیلم خواب آور با توجه به مدت زمانی که دارد، تصمیم می‌گیرد به جای خلق یک دنیای نسبتاً خاص و اصیل، به سادگی از آثار دیگر کپی کند و در نهایت واقعیت پشت داستان را تا حد زیادی ناامید کننده ارائه دهد. بیننده بسیار زود متوجه می‌شود که کاسه‌ای زیر کاسه است، اما این قسمت نیز مشکلات خاص خود را دارد. به عنوان مثال، تعریف و قدرت گروهی که پشت داستان قرار دارد در دنیای واقعی بسیار غیرمشخص است، اما در عوض، فداکاری شخصیت بن افلک و پازلی که آنها را آفریده بود، نقطه قوت داستان است.

نقد فیلم سیسو(Sisu)

 

فیلم سیسو یک اثر صمیمی است، مانند هدف و آرزوی اصلی قهرمان خود. در داستان این فیلم، یک سرباز فنلاندی کهنه‌کار و تنها، در دوران جنگ لاپلند و پایان جنگ جهانی دوم، به تحفیف نیروهای نازی‌ها بی‌توجه است و به حفر طلا مشغول است! وقتی داستان خود را بر پایه چنین شخصیتی می‌سازید، در حالی که انتظارات و نگرش تماشاگرانتان را هماهنگ می‌کنید. نمی‌توانید انتظار داشته باشید که فیلمی با چنین زمینه داستانی بنشینید و انتظار چیزی جز یک تجربه ساده و شادمانی را داشته باشید!

"سیسو" را می‌توان یک فیلم استفاده کننده (Exploitation) دانست، مشابه آثار بی‌کله و خونین و پررونق دهه 80 در سینمای جریان اصلی آمریکا. این نوع سینما، نه تنها به خشونت محدود نمی‌شود، بلکه به بیش از حد نشان دادن محتواهای "ممنوع" می‌پردازد. اما نمونه‌های اکشن این جریان، بیش از هرچیز، بر تمرکز بر جذابیت بصری صحنه‌های بسیار خشونت‌بار و بی‌اندازه‌ی منفجر شدن بدن‌ها و پاشیدن خون‌ها تکیه دارند. به حدی که این بی‌اندازه‌روی، عملا به نوعی شوخ‌طبعی داخلی برای این آثار تبدیل می‌شود. هم سازندگان و هم تماشاگران به این اشکال آگاه هستند؛ اما به طور خوشحالانه تصمیم به سرگرم شدن با آن می‌گیرند.

در فیلم "سیسو"، به طور اضافه، تأثیرات آشکاری از الگوی "مرد تنها و کم‌حرف" در فرانچایزهای اکشن محبوب و مهمی مانند "رمبو"، "جان ویک" و حتی وسترن‌های سرجیو لئونه قابل مشاهده است. علاوه بر این، نیروی نظامی یک شخصیت شرور نیز، به یاد "جان سخت" می‌اندازد و صحنه‌های مختلفی در طول فیلم که در آن دشمنان تک‌بعدی قهرمان به خون و خاک کشیده می‌شوند، به یاد دسته‌ی فیلم‌های "شکار نازی‌ها" می‌آورد.

رویکرد انتخابی برای ساخت فیلم "سیسو" همچنین دارای دستاوردها و آسیب‌های خود است. یکی از دستاوردهای اصلی این فیلم، تمرکز بر تجربه "بصری" بیشتر و کاهش میزان گفتار است. "سیسو" یک فیلم فنلاندی است که با انتخاب هوشمندانه زبان انگلیسی ساخته شده است. اما این امر ممکن است در طول اکثر دقایق فیلم به فراموشی سپرده شود و تنها پس از مدتی، هنگامی که یکی از شخصیت‌ها حرف می‌زند، به یادمان بیاید که در این فیلم، هم فنلاندی‌ها و هم نیروهای نازی، با لهجه شدید و کلمات ساده به انگلیسی صحبت می‌کنند! واقع‌گرایی از پنجره به بیرون پرتاب شده است تا تجربه تماشای این اثر را قابل فهم و دسترس‌پذیر کند.

زبان "سیسو" زبان "عمل" و "تصاویر" است. این فیلم برای ایجاد تجربه مشوق خود، بر روی تعلیق و وزن فیزیکی موقعیت‌ها تأکید دارد. البته در این مسیر، بیش از حد به نماهای آهسته و نمایشی روی می‌آورد و زبان بصری آن برای گیرانداختن تماشاگر در مخمصه‌ی موقعیت‌های دشوار داستانی، به اندازه کافی برافراشته نیست. اما به طور کلی نمی‌توان انکار کرد که در بسیاری از دقایق، با تکیه بر تصاویر و واقعیت موقعیت‌ها، بدون زیاده‌گویی، فیلم توانسته است مخاطب را با تجربه شخصیت اصلی همراه سازد

نقد فیلم سیلو Silo

 

«سیلو» (Silo) از آن سریال‌هایی است که عاشقان ماجراهای رازآلود و آخرالزمانی حتماً نباید آن را از دست بدهند.

تاکنون، تنها دو قسمت از فصل اول این سریال هیجان‌انگیز در پلتفرم اپل‌تی‌وی پخش شده است. اما این دو قسمت کافی بوده تا مخاطبان را درگیر کرده و تحسین منتقدان را به دست آورده باشد. بر اساس رمانی ساخته شده، این سریال داستان جالبی را روایت می‌کند درباره مردمی که در دوران پساآخرالزمانی در یک سیلوی عظیم زیرزمینی زندگی می‌کنند. سیلو، یک جهان است که فوراً شما را در معمای هیجان‌انگیز خود گرفتار می‌کند.

با توجه به گزارش فرادید، در قسمت‌های اول و دوم سریال، با پیگیری داستان زن و شوهر، با این دنیای غریب و زیرزمینی آشنا می‌شویم. به نظر می‌رسد که تمدن بشر در یک زمان بسیار دور به طور کامل نابود شده است و تنها چند هزار نفر باقی مانده‌اند که بر روی کرۀ زمین زندگی می‌کنند. این چند هزار نفر در یک ساختمان بزرگ به نام "سیلو" ساکن هستند؛ یک ساختمان با تعداد طبقات بسیار زیاد که تمام نیازهای زندگی را در خود تأمین می‌کند.

مردم سیلو تنها از طریق یک دوربینی که روی سطح زمین نصب شده، قادر به تماشای منظره‌ای از بیرون هستند؛ منظره‌ای که به طور کامل تباه و مرده و به پایان رسیده به نظر می‌رسد. حاکمان سیلو ادعا می‌کنند که ۱۴۰ سال پیش یک شورش رخ داد که در آن، گروهی شورشی سعی کردند درهای سیلو را باز کنند؛ اگر این اتفاق رخ می‌داد، نسل بشر به نابودی می‌رسید.

حاکمان بیان می‌کنند که شورش شکست خورده است، اما شورشیان موفق شده‌اند تمام کتاب‌ها و هر آنچه که یادگاری و خاطره از گذشته بود را سوزانده و نابود کنند؛ بنابراین سیلو هیچ تاریخی ندارد و هیچ کس نمی‌داند که قبل از شورش چه اتفاقی افتاده و یا حتی چگونه سیلو ساخته شده است

کلانتر بِکِر و همسرش نیاز به اجازه از مقامات حاکم برای بچه‌دار شدن دارند. در طول تلاش برای کسب این اجازه، همسر کلانتر شکوها و تردیدهایی را درباره برخی از امور دارد. به طور اتفاقی، او با یک فایل کامپیوتری مواجه می‌شود که به نظر می‌رسد به دوران قبل از شورش مربوط باشد. این فایل نشان می‌دهد که وضعیت دنیای بیرون از سیلو، آنچنان که حاکمان سیلو ادعا می‌کنند، نیست. همسر کلانتر تصمیم می‌گیرد از سیلو خارج شود و این به عنوان آغازی برای یک سری اتفاقات معماگونه و پر از راز و رمزها می‌باشد.

یکی از جذابیت‌های فوق‌العاده این سریال، فضاسازی مبهوت‌کننده و جذاب آن است. ساختار عمیق و پر پیچ و خم سیلو، احساسی همزمان از ترس و بزرگی را به بیننده منتقل می‌کند. می‌توان گفت که سازندگان این سریال نه تنها فیلم‌سازان برجسته‌ای هستند، بلکه یکباره به عنوان معماران برجسته نیز درخشیده‌اند، زیرا طراحی ساختمان سیلو با تأثیرگذاری بی‌نهایت و شگفت‌انگیز آن، چشمگیر است.